ولدی پسرم
به وبلاگم خوش آمدید.میخوام جمله های قشنگ و دل نشین اینجا بذارم.این جمله ها رو اول برای خودم میگم.بعد برای شما.سعی می کنم هر روز بروز کنم یادتون باشه دنیا جای خوشگذرانی نیست بلکه جای خوب گذرانیه.غم و شادی میگذره.امیدوارم از لحظه لحظه های زندگیتون خوب استفاده کنید.
ولدی پسرم
یه روز بی بی ام البنین؛ سراسیمه و دلهره،توی صحن خونه این ور وآن ور میره
امیرالمومنین تشریف آوردند؛با ادب رفت جلوی مولا


فرمود مولا:عباسم از صبح رفته؛تا الان نیامده
فرمود ام البنین؛بچه که نیست عباسم،نوجوان شده
فرمود:از چشم زخم این مردم میترسم.امروز بی نقاب رفته بیرون ابالفضلم


ظهرشد نیامد؛عصر شد نیامد؛ دم دمهای غروب بود مولا دید ام البنین دیگه تاب نمیاره
هی دلش میماله،هی عباس میگه
فرمود خودم میرم دنبالش،علی کجا؛فرمود میدانم پسرم کجاست


دیدن آرام آرام طرف بقیع میره؛آمد بقیع؛ دید مولا ابالفضل وایساده
باادب ومتانت دانه های اشک عین مروارید میریزه؛هی بلند بلند میگه مادر..کاش من بودم مادر
مادر اگر من بودم کی جرات میکرد بتو اهانت کند؟کی جرات میکرد دل زینب بشکنه؟


چشمهای عباس به چشمهای باباش خورد؛فورا سرش انداخت پایین
بابا...صبح که آمدم بیرون ،دیدم صدای بهم میگه ولدی..پسرم..بیابیا


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





:: موضوعات مرتبط: مذهبی، دعا، اهل بیت، ،
:: برچسب‌ها: حضرت ام البنین, حضرت ابالفضل, حضرت علی, حضرت زینب,
نویسنده : یک دوست